simbol
دو شنبه 8 آبان 1391برچسب:, :: 10:23 :: نويسنده : سعید غلام زاده
... ابتدا بایستی مراد و منظور از واژه رابطه فهمیده شود و سپس معیار و ملاک ما از اینکه به مجموعه ای از روابط سالم و به مجموعه ای دیگر ناسالم میگوییم چیست؟ رابطه واژه ای عربی است که در معنای تماس و وصل شدن به کار میرود و در گفتار روزمره به مجموعه ای از رفتارهایی اطلاق میشود که در تماس با یکدیگر ابراز میکنیم. رابطه و برقراری آن با دیگران فی نفسه محکوم به فساد و تباهی نیست واین، هدف و مقصود نهایی و غایی طرفین است که صفت سالم یا ناسالم بودن را به همراه خواهد داشت. این نکته را هم باید متذکر شد که در جوامع مختلف بنا به نوع فرهنگ و آداب و رسوم و آموزه های ملی، تعاریف مختلفی از روابط سالم و ناسالم ارایه میشود. در این نوشتار سعی بر این است تا عوامل زمینه ساز در ایجاد روابط ناسالم میان دختر و پسر مورد بررسی قرار گیرد.این عوامل را میتوان در چهار بخش طبقه بندی کرد: 1-عوامل درونی و روانی: این عوامل به شرط وجود سایر عوامل، میتواند موجبات برقراری روابط ناسالم را فراهم نماید. تفاوت در حالات روحی و روانی و اخلاقی دختران و پسران و علایق و خواسته های آنان میتواند باعث بروز روابط ناسالم میان این دو شود. تفاوت درونی دیگری که میتوان نام بردقوه شهوت نهفته در نهاد آدمی است که فی نفسه نیروی محرک مثبتی است به این جهت که باعث جذب دو جنس میشود و دلیلی است برای رابطه مثبت و زندگی مشترک. اما همین نیروی مثبت اگر در جهت نیل به هوسرانی قرار گیرد، تبدیل به بلایی خانمانسوز میگردد که نمونه آن در همه جوامع یافت میشود. 2- عوامل اجتماعی: عوامل اجتماعی را به دلیل اهمیت خانواده به عنوان یک اجتماع کوچک و مهمترین اجتماع در رشد و تربیت افراد به دو بخش تقسیم میکنیم: الف) عوامل خانوادگی ب) سایر عوامل اجتماعی الف)عوامل خانوادگی: خانواده به عنوان اولین کانون رشد و تعالی جوانان در سعادت و شقاوت دختران و پسران نقش کلیدی دارد. اگر خانواده دارای شرایط و احوال خوبی باشد، در امر تعلیم و تربیت فرزند خود موفق خواهد بود. عواملی نظیر بیسوادی، نداشتن آگاهی کافی از روشهای تعلیم و تربیت و عدم ارتباط مناسب والدین با یکدیگر میتواند دلیلی برای بروز روابط ناسالم میان دختران و پسران باشد. ب)سایر عوامل اجتماعی: علاوه بر عوامل خانوادگی تاثیرگذار بر روابط دختر و پسر، سایر عوامل اجتماعی نیز در سطحی فراتر بر روند رفتار و روابط آنان تاثیر میگذارد. بافت جامعه از لحاظ آداب و رسوم و عادات غالب مردم در قومیتهای مختلف و همچنین روابط مردم در طبقات مختلف جامعه، باعث ایجاد تفاوتها و چالشهای میان افراد شده و زمینه ایجاد یک روابط ناسالم را بوجود می آورد. 3-عوامل اقتصادی: عوامل اقتصادی را اگر به صورت یک طیف در نظر بگیریم، دو سر این طیف از یک سو فقر و در سوی دیگر ثروت میباشد. هر دوی این اوضاع در تجربیات گوناگون نشان داده که در بیشتر مواقع، دارای عدم روابط سالم است. البته استثنائاتی هم وجود دارد. اما آنچه مسلم است، این است که در همه جوامع، از جمله عوامل مهمی که باعث ترویج فساد وفحشا میشود،فقر است. و همچنین گروهی از افراد که دارای ثروت و توانایی مالی زیادند، در صورت وجود سایر عوامل،دارای روابط ناسالمی خواهند بود. 4-عوامل فرهنگی: با دقت در فرهنگ حاکم بر جوامع مختلف در می یابیم که تفاوتهای زیادی میان این فرهنگ ها وجود دارد و هر کدام از آنها تعریفی از رابطه سالم و ناسالم ارائه داده اند، اما آیا تعریف سالم بودن یک رابطه دلیل بر عدم وجود رابطه ناسالم است؟ مثلا در جوامعی که حتی داشتن روابط جنسی میان دختران و پسران به شرط وجود رضایت دختر، یک امر عادی و غیر جرم محسوب میشود، آیا به صرف جرم نبودن این روابط، میتوان بر سالم بودن آن صحه گذاشت؟ از سوی دیگر جوامعی که این روابط در آنها جرم محسوب میشود و قطعا از نظر فرهنگی، عملی ناشایست است، راههای جایگزینی را برای ایجاد رابطه صحیح و سالم میان دختران و پسران بوجود می آورد؟ در مجموع میتوان گفت برای اینکه بتوان از ایجاد روابط ناسالم جلوگیری کرد، باید عوامل فرهنگی تاثیرگذار را تشخیص داده و البته باید نوع و تفاوت فرهنگ ها را در این راه مدنظر قرار داد.. نظرات شما عزیزان:
|
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
|||
![]() |